مرگ خدا و پیامدهای آن در فلسفة نیچه
Authors
abstract
خدا و انگاره های هم بسته با او، در فلسفه ورزی نیچه موضوعیتی اساسی دارد. البته با این توضیح که نگاه نیچه به این مفاهیم، با رویکرد سایر اندیشمندان بسیار متفاوت است؛ او بسان دیگران برای اثبات مدعای خویش، دست به دامان استدلال های مرسوم فلسفی نمی شود و شیوة دیگری برمی گزیند. شیوه ای که برآمده از نگاه انضمامی او به زمانه ای است که در آن می زید، نه صرفاً براهینی انتزاعی و بریده از واقعیت. همچنین بیان او در این حوزه به ویژه با طرح ایدة «مرگ خدا»، جنجال برانگیز بوده و مجالی برای ظهور تفسیرهایی گوناگون و بعضاً متعارض شده است. ایده ای که در منظومة آموزه های او هم موضوعیت دارد و هم طریقیت. به نحوی که دیگر آموزه های اساسی او نظیر نیهیلیسم و ابرانسان، کاملاً در ربط و نسبت با آن، یعنی ایدة «مرگ خدا»، سامان یافته است. در این جستار برآنیم به قدر امکان موضع نیچه دربارة انگارة خدا را شرح دهیم، و دغدغه ها و دلواپسی های او را پس از واقعه ای که آن را «مرگ خدا» می نامد، برشمریم.
similar resources
مرگ خدا و پیامدهای آن در فلسفه نیچه
خدا و انگاره های هم بسته با او، در فلسفه ورزی نیچه موضوعیتی اساسی دارد. البته با این توضیح که نگاه نیچه به این مفاهیم، با رویکرد سایر اندیشمندان بسیار متفاوت است؛ او بسان دیگران برای اثبات مدعای خویش، دست به دامان استدلال های مرسوم فلسفی نمی شود و شیوه دیگری برمی گزیند. شیوه ای که برآمده از نگاه انضمامی او به زمانه ای است که در آن می زید، نه صرفاً براهینی انتزاعی و بریده از واقعیت. همچنین بیان ا...
full textنیست انگاری؛ خاستگاه، اقسام، و پیامدهای آن از منظر نیچه
«نیستانگاری» از اساسیترین کلیدواژههای تفکر نیچه است که به سبب ارتباط وثیقی که با دیگر آموزههای او دارد، از موضوعیتی اساسی در فلسفهورزی او برخوردار است. نیستانگاری در واقع معیار نیچه است برای ارزیابی هر آنچه در سرنوشت انسان و جامعۀ انسانی مدخلیت دارد؛ از سویی بنیادیترین نظامهای فکری و اعتقادی سامان یافته در قالب دین و فلسفه و علم و اخلاق را متهم به نوعی از نیستانگاری (منفعل) میکند که د...
full textنیچه، مرگ خودخواسته یا وعظ مرگ؟
چکیده فریدریش نیچه فیلسوفی است که به دفعات از معنای مرگ سخن میگوید و در آثارش مشخصاً به «مرگ خود خواسته» میپردازد. همچنین میتوان از برخی جملات او دعوت مستقیم انسان به مرگ را استنباط کرد؛ این دعوت نه از سر انکار خواست زندگی (به نحوی که شوپنهاور مطرح میکند) بلکه در نتیجهی آمیختن آن با ایدههای نوظهور دیگری نظیر «خواست قدرت» و یا «ابرانسان» مطرح میشود. ابرانسان نور امیدی است که بر انسانیت م...
full textزایش و مرگ تراژدی در اندیشه نیچه
فریدریش نیچه از فیلسوفان ژرفاندیش و تأثیرگذار قرن نوزدهم که در پی ارزیابی دوباره ارزشها، خود را در رویارویی با ایدههای پذیرفتهشده دنیای مدرن یافت. ازاینرو، در بازنگری شدیداً انتقادی خود در فرهنگ و تمدن مدرن و به منظور اصلاح و احیا این فرهنگ، اقدام به نوشتن اولین اثر خود، یعنی زایش تراژدی کرد. انگیزههای گوناگون او از تألیف این اثر عبارت بودند از: دغدغههای فرهنگی و نجات فرهنگ عصر خود از خط...
full textگسست معرفت شناختی و واسازی سوبژکتیویسم در فلسفة نیچه
خوانش نیچه از واسازی مفهوم سوبژکتیویسم، بر گسستِ معرفتشناختی از فهمهای سنتی و مدرن در باب معرفت، حقیقت، زبان و آگاهی استوار است. او چهارچوبی جدید برای بازتفسیر موجود انسانی به عنوان موجودی دائماً متغیر در شبکة فرایندهای تنکردشناسانه ارایه میدهد و پدیدههایی چون معرفت، حقیقت، زبان و اندیشه را از نو تفسیر و ارزشیابی میکند. هدف نیچه کنارگذاشتن معرفت و خواست حقیقت مطلق به عنوان رانة اصلی آن، و ...
full textMy Resources
Save resource for easier access later
Journal title:
جستارهای فلسفه دینPublisher: انجمن فلسفه دین ایران
ISSN
volume 3
issue 2 2015
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023